چیست؟چیست فرق آدمی با جانور

تا که می نازد به خود از آن بشر

آدمی را گر نبود این امتیاز

بود بیش از جانور غرق نیاز

هست این نیروی ممتاز بشر

عقل دور اندیش و آینده نگر

در شگفتم ! در شگفتم من چرا این برتری

گشته بر او مایعهء وحشیگری

در طبیعت بی گمان هر جانور

هست بر هنگام سیری بی خطر

من نمی دانم نمی دانم چرا نوع بشر

وقت سیری می شود خونخوار تر

در میان جنگل طول و دراز

هیچ حیوانی دیده ای همجنس باز

هیچ شیری دیده ای در بیشه زار

جمع شیران را کشد بالای دار

هیچ گرگی بوده که از بهر مقام

گرگها را کرده باشد قتل عام

هیچ ماری دیده ای با زهر خود

کشته ها بر پا کند در شهر خود

هیچ میمون ساخته بمب اتم

تا که هستی را کند از صحنه گم

دیده ای؟ دیده ای هرگز الاغی بار بر

مین گذارد کار زیر پای خر

هیچ اسبی دیده ای غیبت کند

یا به اسب دیگری تهمت زند

هیچ خرسی آتش افروزی کند

یا گرازی خانمان سوزی کند

هیچ گاوی دیده ای که از اعتیاد

داده گاوو گاوداری را به باد

پس چرا؟ پس چرا انسان با عقل و خرد

آبروی دام و دد را می برد

پس بود دیوانه آزارتر

زان که محروم است از عقل بشر

مولوی مولوی استاد حکمت در جهان

کرده بس این نکته را شیرین بیان

آزمودم عقل دور اندیش را

بعد از این دیوانه سازد خویش را

زین سبب آن کس که  می نوشد شراب

تا شود لا یعقل ومست وخراب

چون شود از عقل و حیرت بی خبر

پس شرف دارد شرف دارد به شیخ حیله گر

پس شرف دارد به شیخ حیله گر  به شیخ حیله گر